پدرانی که فشار اقتصادی استخوان آنها را خُرد و گلوی آنها را فشرده و به اکراه و از روی اجبار و غم نان آنها را به پیشواز ارابه مرگ میفرستد.
سایت خبری تحلیلی صدای استان:
هادی برمکی- خبر تلخ و ناگوار بود. سید اسماعیل حسینی جوان دیلمی پدر سه فرزند خردسال روز پنجشنبه با اصابت گلوله جانش را از دست داد. سید اسماعیل و سیداسماعیلها اولین و آخرین قربانی این شغل پر دردسر و خطرناک نیستند. افرادی که از روی اجبار و نبود شغل مناسب به اجبار روی به رانندگی در جادههای مرگ میآورند.
پدرانی که فشار اقتصادی استخوان آنها را خُرد و گلوی آنها را فشرده و به اکراه و از روی اجبار و غم نان آنها را به پیشواز ارابه مرگ میفرستد.
مردمان نجیب بندر که سهم بسزایی در ایجاد اشتغال سایر مناطق دارند و بازوی توانمند دولتها در زمینه تامین مالی به حساب میآیند ولی در عین ناباوری آنها را قاچاقچی میخوانند.
بزرگترین و بهترین خدمات را مردم این دیار به دولتها کردهاند که بخشی از بار اشتغال مناطق را به دوش کشیدهاند اما آنها را قاچاقچی میخوانند! در بین رانندگان شوتی افراد تحصیلکردهای است که به علت نبود شغل مناسب، رانندگی در مسیر شوتی را انتخاب کردهاند اما بخاطر نجابتشان سکوت را بر فریاد ترجیح دادهاند. گمرگ بار لنجها را تحت عنوان تهلنجی خالی میکند. از گمرگ که خارج میشوند آن را قاچاق قلمداد میکنند. تناقضی که سالهاست جان جوانان و پدران ما را میگیرد و مادران و زنان را داغدار میکنند و هیچ فریادرسی نیست. آیا فردا در محضر وجدان خودشان و نگاه ملت پاسخگوی فرزندان سیداسماعیلها هستند اگر پرسیدند پدرمان بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ”؟ چه پاسخی خواهند داشت؟ از نجابت مردم زجر کشیده بندری و جنوب سواستفاده نکنید. کسانی که میتوانند این مشکل را حل کنند آستین همت بالا بزنند. از شمال تا جنوب استان دارای منابع نفت و گاز میباشد ولی سهممان فقط آلایندگی ناشی از آن است، کاری از دست شما مسئولین برای ایجاد شغل در این منابع عظیم برای ما برنمیآید، بگذارید به همین تهلنجی دلخوش باشیم.
ما قاچاقچی و مجرم نیستیم فقط غم نان داریم.