محمد بحرینیفرد « صدای استان »؛ این روزها کمکم تب و تاب انتخابات رونق گرفته، اما بیش از داشتن بینش صحیح اجتماعی برای انتخاب گزینهی اصلح، به علت اتفاقات اخیر و نادیدهانگاشتهشدن مجلس در بعضی تصمیمات، بیشتر حرف از انتخاب نکردن است. بعضی که ناراضی از وضع موجودند و بعضی هم که ناامید نسبت…
سایت خبری تحلیلی صدای استان:
محمد بحرینیفرد
« صدای استان »؛ این روزها کمکم تب و تاب انتخابات رونق گرفته، اما بیش از داشتن بینش صحیح اجتماعی برای انتخاب گزینهی اصلح، به علت اتفاقات اخیر و نادیدهانگاشتهشدن مجلس در بعضی تصمیمات، بیشتر حرف از انتخاب نکردن است.
بعضی که ناراضی از وضع موجودند و بعضی هم که ناامید نسبت به آینده!
حال در این بین و در شلمشوربای کاسهی چه کنمی که در دست مردم است، هر کس سعی میکند نخود خود را بریزد و خود را بیرون بکشد!
خیلی پیچده گفتم. خودم هم دارم نمیفهمم. ولی قطعاً آنانکه دارند میفهمند، میفهمند!
نظرات در خصوص اینکه چه نمایندهای بهتر است، مختلف است.
گاه بر اساس خواستهای شخصی که اصلا نظری در موردش ندارم. چون نه بینش سیاسی و نه اخلاق حرفهای و اجتماعی چنین چیزی را نمیپسندد. به علاوه همه باید محدودهی اختیارات و وظایف نمایندگان را مطالعه کنند و از طرفی یاد بگیرند که با چه ادبیاتی مطالبات خود را مطرح نمایند.
(متاسفانه آنچه در فضای مجازی کشور می بینیم، عمدتاً تلفیقی است از تمسخر و خشونت و نقدها کمترند)
نظرات هم گاه بر اساس سلایق سیاسی است که این یکی قابل احترام است. چون به هر حال هر کسی طیف خاصی و روش خاصی را میپسندد.
اما گاهی این نظرات ناشی از خواستهای عمومی مطرح میشود که هم خوب و پیشبرنده هست و هم منطقی که البته باز هم باید با نگاه به رزومه، مقایسهی علمی و سنجش وضعیت فعلی با گذشته بحثش را مطرح کرد.
البته این مطالبات عمومی هم گاه نعل وارونهی پوپولیستی است. یعنی یک نوع تفکر جزیرههای منشاء آن است.
به عنوان مثال: اهالی یک شهر و یا روستا، مطالبات خاص رقابتیِ شهر و روستای خود، مثل درخواست استقرار فرمانداری را ملاک انتخاب کردن یا نکردن یک نفر معرفی میکنند. حال آنکه مطالبهی عمومی با چنین مطالبهای متفاوت است.
متاسفانه در بسیاری از اظهار نظرها ما دست به قضاوت میزنیم، نه ارزیابیِ عملکردها بر اساس مقتضیات.
ما در مقایسهها و اظهار نظرها نیاز هست که شرایط کشور را از جنبههای مختلف سیاست منطقهای، جهانی، اقتصادی و… در نظر بگیریم.
قطعاً در دورهای که درهای تجارت جهانی به روی اقتصاد کشور باز است، عملکردها هم برجستهترند و در نقطه مقابل در وضعیتی مثل تحریم و فشارهای اقتصادی، تاثیر این وضعیت بر همه مشهود است.
طبیعی است که نمیتوان در دنیایی که جهان را دهکده مینامند و عملا هم ارتباطات باعث شده ما در دهکده جهانی زندگی کنیم، بخواهیم در مقابل دنیا بایستیم و انتظار داشته باشیم ترکش نخوریم.
با این وجود این را هم در نظر بگیریم که در حوزهی مدیریت بحرانها در زمان سختیها، چه کسانی اخلاق مداری و رعایت همهی جوانب را سرلوحه قراردادهاند.
با وجود تمام این برداشتها، وقتی به سراغ نظرات مجازی میرویم، میبینیم که دلیلی برای رای دادن به فلان کاندیدا کسی عرضه نمیکند و بیشتر با دلایل رای ندادن به این و آن طرف هستیم.
البته با دیدن درهایِ بستهی سیاست و اقتصاد که تاثیر مخرّب خود را بر فرهنگ، آموزش و هنجارهای اجتماعی گذاشته، خیلی نمیتوان از مردم ایراد گرفت. چون مردم هر وقت زیر دیوار اعتماد آمدند که استراحت کنند، خشتی سرشان را شکست.
باید حق دهیم که از دیوار شکسته پرهیز کنند.
خوب، صادق و مهربان باشیم