«برنی سندرز»، نمایندهی سنای آمریکا، یکی از منحصر به فردترین سیاستمداران ایالات متحده و متفاوتترین گزینهی بالقوهی رقابت در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا بود.
سایت خبری تحلیلی صدای استان:
امیر بحرینیفرد – روایتی که ما از نظرات سیاسی کاندیدها و افکار عمومی مردم ایالات متحده در انتخابات ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ دیدیم، بیانگر همهی دیدگاههای سیاسی در آمریکا نبود. درواقع یک نفر میتوانست در هر دو دوره یکی از کاندیداهای حاضر در مرحلهی نهایی انتخابات باشد و حرفهای متفاوتی بزند، حرفهایی که تا به حال از هیچ کاندیدایی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشنیدهایم، حرفهایی که چشممان را به وجود دیدگاههایی متفاوت و گاه متناقض در آمریکا باز میکند. هرچند درنهایت این اتفاق نیفتاد و ما در این دو انتخابات باز هم شاهد بیان همان حرفهایی بودیم که دوقطبی دموکرات-جمهوریخواه آن را اقتضا میکرد.
«برنی سندرز»، نمایندهی سنای آمریکا، یکی از منحصر به فردترین سیاستمداران ایالات متحده و متفاوتترین گزینهی بالقوهی رقابت در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا بود. موضعگیریهای او به طور معنادارای با تصمیمات رؤسای جمهور اخیر آمریکا و افراد شاخص دو حزب بزرگ این کشور متفاوت است. سندرز در بین سیاستمداران آمریکایی مثبتترین مواضع را درمورد ایران بیان داشته، به طور مثال در دسامبر ۲۰۱۶ که مجلس سنا با ۹۹ رأی تحریمهای ده ساله علیه ایران را تمدید کرد، او تنها کسی بود که به این طرح رأی مثبت نداد. او همواره منتقد شکاف طبقاتی در جامعهی آمریکا، باورمند به اندیشهی «سوسیال دموکراسی» و نیز خواستار توجه بیشتر به قشر کارگر بوده است. درحالی که پس از جنگ سرد واژهی “سوسیالیسم” یکی از مفاهیم سیاه در جامعهی سیاسی آمریکا تلقّی شده، اما سندرز شجاعت این را داشت که در دل یک نظام اقتصادی سرمایهدارانه از این دیدگاه دفاع کند و خواستار بهره بردن همگی -و نه فقط ثروتمندان- از منافع اقتصادی شود. او برخورداری از آموزش و بهداشت رایگان را یک حق میداند که باید به همه اعطا شود.
سندرز یهودیالاصل است، اما یکی از منتقدان جدی رژیم اسرائیل و اقدامات نتانیاهو و نیز حکومت عربستان سعودی و شخص بنسلمان بوده است. او در دورهی گذشته از حضور در اجلاس بنیاد یهودی «آیپک» -یکی از قدرتمندترین گروههای لابیگری در آمریکا- خودداری کرد. او حامی توافق «برجام» و منتقد طرح «معاملهی قرن» بود. سندرز همچنین منتقد دخالت دولت آمریکا در امور داخلی کشورهاست و در مناظره با هیلاری کلینتون به نقد رفتار آمریکا در سرنگونی دولت دکتر مصدق پرداخت. درحالی که پس از ترور سردار سلیمانی، ترامپ و بایدن هردو از این اقدام حمایت میکردند، سندرز آن را “ترور” و در تناقض با قوانین بینالمللی خواند. او پیشتر نیز از مخالفان جدی حملهی آمریکا به عراق بود و هنوز هم آن تصمیم را مورد نقد جدی قرار میدهد. او برخلاف دیگر نامزدهای انتخاباتی با طبقهی سرمایهدار و میلیاردر آمریکا رابطهی نزدیکی ندارد و حمایت مالی از کمپین انتخاباتی او عمدتاً از سوی طبقهی متوسط و قشر کارگر صورت میگرفت. درواقع سندرز معتقد است که سرازیر شدن پولهای گزاف و هنگفت به کارزارهای انتخاباتی موجب فساد در سیاستورزی می شود. او تا مدتها در صدر نظرسنجیهای درونحزبی حزب دموکرات قرار داشت، اما درنهایت با پیشی گرفتن کلینتون در سال ۲۰۱۶ و بایدن در سال ۲۰۲۰ در انتخابات درونحزبی، نهایتاً در هر دو دوره به نفع کاندیدای نخست کنار رفت و با حزب دموکرات برای شکست ترامپ همراه شد.
برنی سندرز، یکی از متفاوتترین سیاستمداران آمریکایی است که با انتقادات فراوان خود نسبت به اقدامات دولت آمریکا و ترویج اندیشه های سوسیالیسی، صلح طلبانه، برابری و عدالتطلبی در دو سطح ملی و بینالمللی، چهرهای جدید از سیاستورزی در سیستم ایالات متحده از خود نشان داده که با چهرهی سرمایهدارانهی آمریکا در داخل و صورت خشن این دولت در تاریخ سیاسی جهان تفاوت آشکار دارد. کمپین انتخاباتی او جنبشی به راه انداخت که به «انقلاب سیاسی» مشهور شد. شاید یکی از وجوه تفاوت سندرز همین باشد، چراکه او خواستار اجرای سوسالیسم در کاپیتالیستترین کشور دنیاست!