کسانی که نعل وارونه میزنند تا از این طریق نامی و نانی برایشان تدارک دیده شود از مجموعه همان خیالبافان خود بزرگ بین هستند که هنوز قدرت تحلیل و تفکر مردم و دسترسی مردم به مستندات را باور نکرده اند.
سایت خبری تحلیلی صدای استان:
ناصر صالحی وکیل دادگستری- بطور واضح همه از مشکلات کشور سخن میگویند و حلقه مفقوده را نداشتن تخصص و عدم تعهد میدانند.
جالب انکه بطور نسبی همه ما بدون اشنایی با الفبای این دو مولفه توسعه در شغل و کسوت خویش روزگار میگذرانیم و دیگران را در ترازوی نقد از عرش به فرش میزنیم و هرلحظه نیز فریاد اعتراض متمدنانه سر میدهیم و وزیر و وکیل را ناتوان و نظام اموزشی را تقبیح و تکفیر میکنیم.
عجیب مردمی هستیم و چون در آیینه به خود مینگریم تصورمان بر نهایت تخصص تا درجه فیلسوفی است و همیشه خود را قربانی ظلم مسولان و ناتوان در احقاق حق و صندلی باخته قدرت اما متعهد و متخصص به ایینه معرفی میکنیم.
چند روزی است فضای مجازی که متاسفانه از حقیقت و واقعیت فرسنگها فاصله دارد و البته در ابتدا تا انتها و صدر تا ذیل سطوح جامعه به غایت رسوخ کرده و سرشار از همین نوع تصورات و خیال پردازیهای آب دوغ خیاری است با فریاد وا مظلوما از زندانی شدن یک روزنامهنگار و نویسنده و تحلیلگر اخبار سیاسی و فعال اجتماعی و سوت زنی که خود را همچون روزنامهنگاران عصر مشروطه فدای آرمان خواهی و آزادی طلبی و عدالتخواهی کرد سخنها نوشته و گفته و همگان خواندهایم.
۱- از باب اداری و مجوز و پروانه فعالیت صنف رسانهای که واضح است و یک استعلام همه چیز را هویدا میکند.
از نگاه حقوقی و قضایی وفق قانون، شخصی علیه دیگری طرح دعوی کیفری نموده و همانند میلیون ها پرونده در دادگاه و دادسرا رسیدگی و تشریفات صدور دادنامه و نهایتا قطعیت و اجرا گردیده که اساسا خدشهای بر ان وارد نیست و در مقامی نیستیم که بدون داشتن مدارک و مستندات براین احکام ایراد و اشکال گرفته و اعتراض کنیم.
ورود به این قسمت در تناقض و تعارض با روح قانونمداری و قانونمندی و بیاحترامی به قوه قانونگذاری و قوه قضاییه است و همان عدم تخصص و عدم تعهد خواهد شد.
۲ – از طرف دیگر ناشیانه و غیرمرسوم است که خود را در جایگاه شاکی قرار دهیم چون هیچ کسی نمیتواند تبعات فعل مجرمانه را برای افراد یکسان تصور نماید.
بطور قطع صدمات و خسارات مادی و معنوی و روحی و روانی جرایم در زمان و مکان به فراخور شرایط و اوضاع و احوال محیطی و فضای حاکم بر جایگاه شغلی و اعتبار شخصی و حیثیت اجتماعی خانواده هر فردی متغیر و متفاوت میباشد.
از همین رو هرکسی چنین تصوری نموده و با مقیاس و خطکش شخصی این حق قانونی را تحلیل و تصمیمگیری کرده کاملا در اشتباه و ناصواب است.
۳- پر واضح است اختلافی بین دو شخص عاقل و بالغ پدیدار شده که طرفین میتوانند از حقوق قانونی خود منتفع و جهت جلوگیری از تضییع حقوق مسلم خود در محکمه دفاع نمایند.
این نیز امری کاملا شخصی بوده و هیچ کسی نمیتواند با فضاسازی و تهییج احساسات دیگران موجب شود افراد از حق قانونی خود گذشت نمایند.ایثار اجباری که معنایی ندارد.
۴ – اگر افرادی با حسننیت در بعضی موارد جهت حل اختلافات ورود میکنند کاملا به این مساله اگاهند که از شخص ذیحق چیزی فراتر از قانون معمول و مرسوم میخواهند چونکه در ذات انسانها سازش و صلح نهادینه شده واینکه در چهارچوب ایثار و گذشت از یک حق واقعی ،عینی، ملموس چشم پوشی میکند که در جوامع اخلاقمدار مصادیق فراوان دارد و اما دقیقا نقطه مقابل ان و بالعکس نیز متصور بوده به وفور دیدهایم که شخص حاضر به ایثار و نادیده گرفتن حقش نشده و آنرا اجرایی کرده و کسی اجازه نکوهش و بیاحترامی نیز نداشته است.
۵- فارغ از دیگر زوایای این موضوع معمول و بدیهی و مرسوم که جای هیچ بحث و فحص ندارد لازم است موضوع را از منظری دیگر بررسی نمایم.
انچه این مدت منتشر شده به نهایت در مسیر اثبات عدم تخصص و عدم تعهد رسانهای بوده است.
عدهای اهالی قلم متاسفانه تصورشان بر این است که هر چه مینویسند را مردم حتما میخوانند و الزاما تایید و ترویج نیز خواهند کرد.!
کسانی که نعل وارونه میزنند تا از این طریق نامی و نانی برایشان تدارک دیده شود از مجموعه همان خیالبافان خود بزرگ بین هستند که هنوز قدرت تحلیل و تفکر مردم و دسترسی مردم به مستندات را باور نکردهاند.
نکته اخر اینکه فقط با یک نگاه گذرا و خیلی عادی به احکام صادره بخوبی متوجه خواهید شد آنچه علت اساسی حبس و شلاق و محکومیت قطعی آقای امیر دهباشی گردیده عدم تخصص در فهم و درک واژهها و عدم تعهد در گنجاندن کلمات بدون توجه به تبعات حقوقی بوده است و لاغیر.
انچه موجب مجازات نامبرده گردیده عدم تخصص و بیاطلاعی از
بار معنایی عبارات و واژگان و کلمات بوده است.
لذا فارغ از ابهامات عدیده در روزنامهنگار بودن یا رسانه نبودن ایشان به استناد اینکه بعنوان مدیر کانال بینا مدیا و فعال رسانهای و سوت زن و حامی مردم دیلم و مبارز راه عدالتخواهی معرفی میشود چرا اینگونه ناشیانه و بدون مطالعه و علم کافی در معانی و تعابیر و تفاسیر کلمات اقدام به انتشار مطالب کذب مینماید؟
عناوین اتهامی و مجرمانه ایشان بطور واضح نشان میدهد که ایشان چندان آشنایی و قرابتی با زبان و ارایش ادبی فضای مجازی نداشته و حتی تفاوت ادبیات محاوره با ادبیات رسانه و ادبیات حقوقی و نگارش کلمات و بار مفهومی و تبعات حقوقی و ضمانت اجرایی واژه را ندانسته و هیچ تخصصی در این زمینه دیده نمیشود.
با همین منطق مبرهن است که یک فعال اجتماعی که به قول فضای مجازی زبان گویای مردم مظلوم دیلم بوده و مانع تاراج بیت المال و اموال عمومی شده هیچ تحصیل تخصصی در بکارگیری کلمات رایج و عبارات ادبی رسانه نداشته و بدون شک عدم تخصص ناخواسته متعاقبا عدم تعهد را به همراه خواهد داشت.
تعهد رسانه، ترویج اخلاقیات است نه تهییج روانی و تحریک احساسات.
زبان رسانه مجازی استناد است نه اتهام.
هدف رسانه فضای مجازی تشویق و ترغیب انسان است نه تشویش اذهان
تعهد یک فعال رسانه بدون بهرهمندی از تخصص مرتبط موجب خسران اجتماعی و مجازات شخص خواهد شد.
اگر اهالی قلم و روزنامه نگاران فلان مدیر اقتصادی را ناتوان میدانند و مدعی هستند که بدون اگاهی و تخصص علمی پشت میز نشسته و نهایتا تعهدی به مردم و قانون نیز ندارد اکنون چرا خودشان را نقد نمیکنند؟
شما که تمام مسولان را زیر شمشیر و گیوتین انتقاد میبرید و از بی مدیریتی در کشور میلیونها مقاله نوشتهاید اگر انصاف دارید خودتان را هم با همان گیوتین منتقدانه محاسبه و مجازات کنید و شجاعانه اعتراف نمایید که اقای دهباشی به قول خودتات پرچمدار مبارزه با فساد در استان تنها به دلیل ناآگاهی و ناتوانی در بکارگیری کلمات فارسی و عدم تخصص علمی و ایضا عدم تعهد رسانهای بعنوان متخلف زندانی شده و نداشتن بار علمی در فهم لغات و ضعف در تحلیل تعابیر ادبی و استفاده از عبارات نابجا و تهیه خوراک موج سواران فرصت طلب و زیاده خواه منجر به سو مدیریت و انتشار اخبار در فضای مجازی که قانونا مجازات هر مدیری که این دو مولفه را نداشته باشد زندان و حبس خواهد بود.
هدف قاتونگذار از اعمال مجازات بطور مشخص انتباه و عبرت دیگر افرادی است که اینگونه در فضای مجازی تخصص و تعهدی ندارند و متاسفانه قانون با عاطفه و احساس تقریبا بیگانه بوده و برای حفظ روابط اجتماعی و آرامش و سلامت روحی و روانی جامعه مجبور به اجرای مجازات و تعمیم آن به همه مدعیان متخصص و متعهد مجازی است.
شایسته است بدون حب و بغض با احترام به قانون و شعور اجتماعی ضمن سلامت در اخبار و عدم انتشار مطالب بدون مستندات با بکارگیری تمامی ظرفیتهای دلسوزان رسانه و قلمزنان با درایت جایگاه منتقدین و فعالین اجتماعی را ارتقا داده و از حمایت و هدایت اخباری که حرمت اشخاص را نشانه میرود بطور جدی خودداری کنند.
مع الاسف بوی مشمئز کننده ناشی از تعفن قلم فروشی احساس میشود و گمان میرود فضای مجازی در استان بوشهر نیازمند یک خانه تکانی صادقانه، اصولی، قانونی، اخلاق مدارانه است.
بیایید منصفانه قضاوت کنیم حق نیست اعتبار و عزت فرهیختهگان رسانهای استان به خاطر عدهای خاص که کاملا هدفمند پیشرانه انتشار اتهامات و مطالب کذب بوده و با تحریک احساسات مردم موجب ناامیدی و بیاعتمادی و شکاف بین دولت و حاکمیت و تخریب روانی جامعه میگردند اینگونه مخدوش شود.
موکدا عنوان میکنم انچه از فضای موجود و حاشیهها و مستندات برداشت کردم این است که بار معنایی عبارات باعث زندانی شدن دهباشی شد. شاید بتواند با اصلاح ساختاری نگارش و بازنگری در نوشتار از ادامه مجازات خود جلوگیری نماید یقینا تنها کسی که میتواند اقای دهباشی را از ادامه حبس و تحمل مجازات نجات دهد فقط خودش خواهد بود.
ناصرصالحی وکیل دادگستری