سایت خبری تحلیلی صدای استان:
کلمه پایتخت همواره اذهان را به بزرگی، شکوه و عظمت هدایت میکند اما چرا وقتی نام پایتخت انرژی ایران به میان میآید چنین ذهنیتی شکل نمیگیرد.
چرا علیرغم حضور گاه و بیگاهی غولهای عظیم نفت و گاز در استان بوشهر و استخراج دائمی معیانات نفت و گاز، از آن شکوه و جلال و عظمت پاریسی که نه، از شکوه دوحهای و مسقطی و غیره چیزی به ذهن خطور نمیکند؟
آیا بر جبین این استان محروم بودن و محروم ماندن حک شده است؟ خدا میداند. اما غیر از خدا، ما هم شاهد این محرومیتیم و محرومیت را با تمام وجود احساس میکنیم. بیش از نیم قرن این استان محل صادرات و برداشت میعانات نفتی و گازی است و عجیب آنکه این نیم قرن هنوز بر تقدیر تاریخی این خطه از ایران غلبه نکرده است. چرا؟
بیکفایتی که بالا و پایین ندارد. توجیه هرچه که باشد، وضعیت موجود گویای بیکفایتی است، وقتی که تمام منطقه حوالی خلیج تقدیر خود را با کفایت لازم تغییر دادهاند. اخر چرا و تا چه زمانی مردم شریف استان بوشهر باید از حق و حقوق اولیه خود که همانا توسعه و رفاه است محروم باشند؟
تا چه زمانی باید شاهد فقدان رسوب منابع مالی استان بوشهر در خود استان باشیم. تا کجا این سرمایهها باید همچون دود آتش، از این خاک پر گیرد و مردم شاهد پرواز بیبرگشت آن باشند. در کنار پایانههای کنگان و عسلویه تا کی باید شاهد فقر بومیها و عقبافتادگیهای فرهنگی و خودکشی دانشآموزانش باشیم؟
۴٢ سال از انقلاب میگذرد و متأسفانه در این مدت هنوز از هزار وعده خوبان یکی وفا نشده و نمایندهای که بتواند از حقوق استان صیانت و پاسداری کند زاده نشده است. البته از ماست که بر ماست. نمایندگان، عصاره ملتاند. اما به حتم نمایندگانی هستند که آورده استانهای دیگر را برای استان خود ثبت کرده و سفره استانی چون بوشهر را خالی میکنند.
از وجود نازنین نمایندگان قبلی و فعلی استان خیری ندیدیم و انتظار خیری هم نیست اما حق غبطه خوردن برای ما محفوظ است که چرا در حالی که نماینده شهرستان کازرون میتواند مرکز آموزش نفت و گاز را در کازرون تأسیس کند، این حداقل کار هم در استان بوشهر انجام نمیگیرد. چرا شهری که نیروگاه گازی آن بدون تکیه به پایانههای شهرستان عسلویه نمیتواند حتی یک روز فعالیت کند، میتواند دارای این مرکز مهم باشد اما ما که حدود هشتصد کیلومتر ساحل نفتی داریم نمیتوانیم؟
اینها همه نشان از ضعف است، ضعفی که هم آتشش میسوزاند و هم دودش به چشم مردم میرود.
کاش آقای عباسی نماینده کازرون، نماینده استان بوشهر بود. یا دیگر نمایندگان استان فارس که توانستند با سیاست و اتحاد سهم عمدهای از حق آلایندگی و بکار گیری نیروهای استان فارس در مجموعه عظیم گازی عسلویه را از آن استان فارس کنند، از آن ما میبودند.
مردم ما حق دارند استانی پیشرفته داشته باشند. اولویت بکار گیری نیروی بومی در تأسیسات نفت و گاز، حق این مردم است. داشتن حداقلهای رفاهی حق این مردم است. داشتن شهرهای زیبا با امکانات استاندارد و بین المللی و رفاهیات خیرهکننده حق این مردم است. منتی در کار نیست.
آرزو داشتم نمایندگانی میداشتیم شجاع که از حقوق استان دفاع کنند و مدیرانی کارآمد که درست را از نادرست بازشناسند. ولی حیف و صد حیف که اینگونه نیست.
به امید آن روز
همه همین حرف رو میزنن
نماینده ها کاری نکردن استاندار و …… کاری نکردن و…
نگارنده متن خود سودای نمایندگی در سر داشت که …..
واقعا شما نماینده بودی وضع استانمون بهتر بود؟؟!!
برادر عزیز بنده نگارنده متن هستم
و تصمیم داشتم وارد عرصه شوم ولی تایید نشدم قطعا اگر بنده نماییده بودم اولین اقدامی که انجام میدادم این بود که از مردم شریف استانم درخواست میکردم روحیه مطالبه گری داشته باشند.