این داستان غمانگیز، هر ساله در شهرهای استان ثروتمند و نفتخیز بوشهر تکرار میشود تا به یادمان بیاورد که سهم بوشهر و بوشهری از میادین عظیم نفت و گاز و ذخایر ارزشمند آن هیچ است. سفره هایی که روزبهروز خالیتر میشود و مردمی که در ادوار مختلف تنها سهمشان از تمام برکات دریا و زمین و آسمان، خشکی و آلودگی و بیماری بوده است.
سایت خبری تحلیلی صدای استان:
وحید امیر/ نایاب شدن سیلندر گاز مایع یا همان کپسول گاز خودمان دردسرهای جدیدی را برای بوشهریها به وجود آورده است. کمبود سوخت مایع، ساعتها جستجو و سرگردانی و در نهایت تشکیل صفهای طولانی برای بهرهمندی از یک کپسول گاز، آن هم در جغرافیایی که تامین بخش عمدهی گاز مصرفی و صادراتی کشور یکی از خدمات بیشمار و بلاعوض آن به مناطق همجوار و غیرهمجوار است…
استفاده از گاز مایع در بخشهای خانگی، صنعتی و حمل و نقل کاربرد دارد، بسیاری از شهروندانی که به هر دلیلی از شبکه گاز خانگی محروم هستند، به اجبار از کپسول گاز برای مصارف روزمره خود مانند پختوپز و استحمام استفاده میکنند. با توجه به نزدیک شدن فصل پاییز و زمستان و نیاز بیشتر مردم به استفاده از گاز مایع برای مصارف گرمایشی همچون بخاری و آبگرمکن انتظار میرود صفهای تقاضا برای کپسول گاز طولانیتر شود اما با این وجود هنوز برای این معضل بزرگ چارهای اندیشیده نشده است.
یکی از این شهروندان با اشاره به نیاز مبرم مردم به سیلندر گاز مایع و نارضایتی آنان از شرایط موجود به عصر بوشهر گفت: “دو هفته است که به دنبال چند کپسول از این محله به آن محله میروم و هر چه بیشتر میگردم کمتر مییابم. خانه ما بدون داشتن کپسول گاز سوتوکور است، نه میتوانیم غذا بپزیم و نه حتی یک چای دم کنیم!”
او ادامه داد: “نمیدانم چند صباح دیگر که هوا سرد شود باید چه کنیم؟ همین الان هم که تابستان است، مجبوریم با این وضع اقتصادی خراب غذا را از بیرون بیاوریم و یا نهایتاً به نان و ماست بسنده کنیم، آن وقت دیگر باید با حوله و کیسه، در شهر دنبال حمام عمومی باشیم.”
پیرمردی که ناامید در حال خارج شدن از صف طولانی تشکیل شده در یکی از مراکز توزیع است، با ناراحتی آشکاری سوار موتورسیکلتش میشود. وقتی به او نزدیک میشوم بدون معطلی و با لحنی معترض میگوید: “آیا این حق ما نیست که برای روشن کردن اجاق گاز خانههایمان یک کپسول ناقابل در اختیار داشته باشیم؟ همین را هم از ما مردم سلب کردهاند. کجای دنیا چنین تناقضی هست؟ اصلا عجیب است. مناطق جنوب از دیرباز نفتخیز بوده، پس اینهمه تولید نفت و گاز و فرآوردههای آن به کجا میرود؟ اینها همه از نا کارآمدی مسئولان است وگرنه تامین ۴ کپسول گاز نباید اینقدر دشوار باشد که هر سال ما مردم دربدر و آواره کوچه خیابانها شویم، آن هم پس از اینکه ادعای گازرسانی به شهرها و روستاها گوش فلک را کر کرده است.”
بندر بوشهر به دلیل موقعیت استراتژیک خود و داشتن منابع و صنایع مختلف نفت و گاز، به ویژه میادین گازی پارس جنوبی در عسلویه و کنگان و پارس شمالی در دیّر، بردخون و شهرستان دشتی به عنوان بزرگترین منبع مستقل گازی در جهان و وجود پالایشگاه عظیم گاز در جم و اهمیت اقتصادی بالا، پایتخت انرژی ایران لقب گرفته اما سهم استان بوشهر از این ذخایر بینظیر و ارزشمند چیست؟ همین آلودگیهای نفسگیر و صفهای طولانی و کپسولهای پر و خالی را به دوش کشیدن یا بار حسرت و تماشای برخورداری پایتختنشینان و پرسشهای ناتمامی که همواره بیپاسخ میمانند.
میدان گازی پارس جنوبی به عنوان بزرگترین میدان گازی جهان، اصلیترین منبع تامین گاز کشور است اما ساحلنشینان خلیجفارس و بندر بوشهر به عنوان میزبان دیرینه این میدان از مواهب آن محروم هستند تا جایی که برای تامین گاز مصرفی خانههای خود باید آوارهی کوچه و خیابان شوند آن هم بدون اطمینان از اینکه به یک کپسول گاز دسترسی خواهند داشت یا نه؟
طی روزهای اخیر صفنشینی و سردرگمی مردم در برخی از شهرهای مرکزی، جنوبی و شمالی تا جایی پیش رفته که عضو شورای اسلامی شهر برازجان روز جمعه در واکنش به نارضایتیهای مردم در پی کمیاب شدن کپسول گاز گفت: “صف کشیدن مردم در مراکز پخش، آن هم در قطب نفت و گاز کشور، نشان از بیمسئولیتی و ناتوانی مسئولان ذیربط است.”
وحید مصدق عنوان کرد: “تعداد افرادی که در روز از این کپسولها استفاده می کنند، خارج از تصور برخی از مسئولین است. مصارف خانگی، رستورانها و حتی تامین سوخت وسایل نقلیه از جمله ی مهمترین کاربردهای این کپسولها است. از آنجا که بعضی از منازل مسکونی به دلایل مختلف مانند وضعیت بد مالی، از سیلندر استفاده میکنند و از لولهکشی گاز محرومند، باید مسئولان مربوطه هرچه سریعتر نسبت به تامین این کالای اساسی اقدام نمایند.”
مشکل کمیاب بودن سوخت گاز مایع چیست؟ عدم تامین نیاز بازار و جامعه و یا سوءمدیریت در زنجیره توزیع؟ هر چه که باشد پذیرفتنی نیست. چرا که تأمین سیلندر گاز برای استفاده روزانه خانوارهای محروم از گاز طبیعی کمترین کاری است که میتوان از متولیان امر انتظار داشت. و سوال مهمتر این است که چرا شرکت نفت ابزاری برای نظارت بر زنجیره توزیع و مدیریت آن ندارد؟
طبق اعلام شرکت پخش فرآوردههای نفتی، دولت سازوکار جدیدی را برای تأمین گاز مایع مورد نیاز اقشار مختلف فراهم کرده است. به این صورت که مصرفکنندگان با ثبت نام در یک سامانه الکترونیکی به عنوان اشخاص حقیقی و حقوقی تقاضای خود برای سوخت گاز مایع را ثبت کرده و سپس با حضور در مراکز توزیع، گاز مایع مورد نیاز خود را دریافت میکنند. هدف از این روش دریافت سوخت مورد نیاز مصرفکنندگان مجاز با قیمت مصوب و بدون واسطهگری و نرخ های غیرمعقول بوده است. اما باید گفت که این طرح از ابتدا با ابهامات و سردرگمی زیادی همراه بوده…
پیگیریها نشان میدهد پس از اجرای طرح الکترونیکی توزیع گاز مایع و سهمیهبندی، بنا شده این بار نیز به بهانه افزایش سرانه مصرفی گاز مایع توسط مردم، بر مشکلات کاهش سهمیههای سوخت و نبود گاز برای توزیع سرپوش بگذارند، اما گسترش دامنه نارضایتیها باعث شده استفاده از سوخت جایگزین پیشنهاد شود که آن هم به دلیل گرانی قیمت حاملهای انرژی عملاً امکانپذیر نیست.
امّا این داستان غمانگیز، هر ساله در شهرهای استان ثروتمند و نفتخیز بوشهر تکرار میشود تا به یادمان بیاورد که سهم بوشهر و بوشهری از میادین عظیم نفت و گاز و ذخایر ارزشمند آن هیچ است. سفره هایی که روزبهروز خالیتر میشود و مردمی که در ادوار مختلف تنها سهمشان از تمام برکات دریا و زمین و آسمان، خشکی و آلودگی و بیماری بوده است. مردمی که بوی نفت و گاز را فقط زیر بینیها و درون ریههایشان حس میکنند اما به قدر یک کپسول از آن سهمی ندارند!
نبود و یا کمبود گاز مصرفی، مشکلات و دشواریهای اقتصادی را برای مردم بیش از پیش نمایان کرده است، اما کجای کتاب عدالت و قانون نوشته شده که ساکنان پایتخت انرژی ایران از داشتن یک سیلندر گاز برای پخت غذا و دیگر کارهای روزمره محروم باشند امّا هر روز آمار تولید و صادرات را بشنوند و از اعماق دل آه بکشند؟