پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
کد خبر: 28856
تعداد نظرات: ۱
عبدالخالق ماجدی

عبدالخالق ماجدی

تاریخ انتشار: دوشنبه ، 3 شهریور 1399 - 11:13

بعد از خواندن یک کتاب تاریخی که مولفش یکی از اساتید مجرب دانشگاهی کشور در حوزه تاریخ است سه سوال از نویسنده محترم کتاب به شرح ذیل پرسیدم
۱.در مقدمه کتاب به موضوع
“گفتمان امت اسلامی نادرشاه” اشاره کردید ولی در متن کتاب هیچگونه فَکتی در اسناد و مآخذها آورده نشده؟
۲.در قسمتی از کتاب مرقوم فرموده اید که
“شاه عباس صفوی در این راستا بعنوان عامل و عنصر اجراکننده سیاستهای بریتانیا در خلیج فارس عمل کرد”
شما بار معنایی “عنصر و عامل” رو خوب می شناسید.بنظر شما آوردن این کلمات در یک کتاب تاریخی و علمی ،آیا در طول تاریخ زاویه و انحرافی و مستمسکی دست جریانات رادیکال و جزم اندیش برای از بین بردن و تخریب میراث گرانقدر فرهنگی و تاریخی در اصفهان قرار نمی دهد؟
۳.ارتباط دادن صفویان به “مشعشعیان” در خوزستان بعنوان یک جریان زیربنایی و الگوی شیعی برای مهاجرین آناتولی/صفویان برای اولین بار در کتاب تاریخی شما دیدم!
استناد و رفرنس شما کتاب دکتر احمد کسروی؛ تاریخ ۵۰۰ ساله خوزستان است؟
پاسخهای نویسنده کتاب که ادب و تواضع و گشودگی ش برای من همیشه الگوی خوبی بوده باهم می خوانیم:
از بذل عنایت و دقت نظر جنابعالی صمیمانه سپاسگزاری می نمایم
در مورد اول، اطلاق گفتمان امت اسلامی به سیاست‌های مذهبی نادرشاه در هیچ یک از منابع وجود ندارد و این صفت و عنوان در این کتاب به سیاست‌های مذهبی نادرشاه اطلاق شده است و لذا امکان ارجاع به منبع و رفرنسی وجود نداشت.
در مورد نکته دوم با جنابعالی موافق هستم که امکان سواستفاده و مصادره مطلب از سوی جزم اندیشان وجود دارد ولی در آن روزگار و بازه زمانی، بریتانیا نقش استعماری نداشت و تنها در رقابت با کشورهای اروپایی و از جمله هند در خلیج فارس حاضر شده بود.
در مورد سوم صادقانه عرض کنم که الان خاطرم نیست که در کتاب کسروی چنین موضوعی مورد اشاره واقع شده یا نه ولی اساس ماجرا و بنیاد این تحلیل مختص همین کتاب است و در منابع دیگر و از جمله پژوهش های جدید نیز به این نکته بذل عنایت نشده است.
🔶️حقیقتا بخاطر شخصیت گشوده و وارسته و احتمال دلخوری و ناراحتی نویسنده از نوشتن نقدی بر این کتاب خوب صرفنظر کردم!
🔶شاید همه ما این خبر را بیاد داریم که در تابستان سال ۲۰۱۱ جوان نروژی به یک اردوی دانش آموزی در جنگل حمله کرد و ۷۷نفر دانش آموز بیگناه را با اسلحه خودکار کشت.
در کتاب”گراند هتل پرتگاه” از استوارت جفریز که درباره تاریخچه مفصل “مکتب فرانکفورت” است در مقدمه کتاب، درباره این حادثه تلخ نوشته شده است که آندرسن بریویک/قاتل راستگرا نروژی به استناد مقاله انتقادی مایکل مینیسینو درباره “مکتب فرانکفورت” و “اسلامی سازی اروپا” در اثر دیدگاه این مکتب مارکسیستی که معتقد به “جوامع چندفرهنگی” بودند مرتکب این جنایت تاریخی شده است.
با دیدن این مطلب باز برای نوشتن نقدی برآن کتاب تاریخی مصمم شدم ولی به دلایلی که ذکر کردم مجددا منصرف شدم.
🔶️ دیروز خاطره ای از عبدالرحیم جعفری بنیانگذار موسسه انتشارات امیرکبیر خواندم که مرحوم دکتر پرویز ناتل خانلری استاد برجسته ادبیات فارسی بخاطر سناتوری انتصابی بودنش در مجلس در زمان پهلوی،ابتدای انقلاب بازداشت و زندانی شد ولی با وساطت و پیگیری و شناختی دقیقی که شهید مطهری از مرحوم خانلری داشتند بعداز مدتی از زندان آزاد شد ولی براثر تالمات زندان تا آخر عمرش بیمار بود!
متقاعد شدم که بنویسم.
🔶️بعد از مرگ هیتلر، آلمانی ها بخاطر ویرانی کشور دراثر جنگ جهانی دوم و نیاز کشور به بازسازی و حیات مجدد از سر تقصیرات فاشیستهای نازی گذشتند و پرونده جنایات نازیها را بستند.نلسون ماندلا هم پس از آزاد شدن از زندان همین رفتار و استراتژی رو در برابر جنایات نژادی سفیدپوستان اتخاذ کرد.داستان گاندی در هند هم مثل ماندلا بود.
🔶️ولی آیا همیشه در تاریخ افرادی مثل شهید مطهری،نلسون ماندلا و گاندی وجود دارند که در زمان تحولاتی سیاسی و اجتماعی و انقلابها بتوانند مددرسان انسان و حیات آدمی باشند؟!
🔶️ اگر در زمان ظهور آتی ناسیونالیسم نژادی افراطی که کمترین نسبت با میهن پرستی عقلانی دارد و بوی غلیظ و تندش همین الان هم به مشام هر کسی می رسد و البته دلایل ظهورش برای همگان مبرهن است مردم اصفهان در یک صبح تاریک و ظلمانی دیدند که اثری از هفت اثر میراث ثبت شده جهانی نظیر میدان نقش جهان و سی و سه پل و پل خواجو وجود ندارد چه باید کرد؟
یک دلیل و بهانه ظاهری برای تخریب میراث بشری کافیست:
شاه عباس اول،شیعه صفوی و عنصر و عامل انگلیسیها بود!
مگر می شود فراموش کرد که در روز نهم مارس سال ۲۰۰۱ طالبان در بامیان افغانستان با تندیس های بودا چه کردند؟!
🔶️انسان از لحاظ روانی پیچیدگی های خاصی دارد.زندگی بشری فراز و نشیب های فراوانی دارد و بعضا دیده می شود که برای آدمی و جبران ناکامی،کم کاری و حتی ظلم و ستمی که دیده،یک کلمه و یا یک جمله از روزنامه ایی و کتابی و یا یک متن اینستاگرامی/تلگرامی/واتساپی کافیست.
🔶نویسنده این نوشتار حداقل دانش لازم و کافی برای دفاع و یا نقد و تکفیر نادرشاه و شاه عباس اول و صفویان ندارد ولی امید دارد با گفتگو،روا داری و مدارا و عقلانیت و تحقیق بیشتر و علم گرایی از جزمیت و صُلبیت روح و روان و دل و جسممان کاسته و تاریخ را مهربان تر و همدلانه تر رقم بزنیم و بدهکار “انسان” نشویم و طلیعه ساز فردایی با “صلح” بیشتر باشیم.

تعداد نظرات: ۱
نبی دهقانی
11:13 - 1399/06/03

دست مریزاد به دوست دانا و ارجمند جناب آقای ماجدی
ما دراین جامعه به این نگرش و عدالت در گفتار شدیداً نیازمندیم ضمن اینکه به اندازه کافی گرفتار جزم اندیشی هستیم بله روادرای و مدارا حلقه گم شده زندگی است بر این خاک

ارسال نظر

جدیدترین خبرها
بالا